امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prodigal

ˈprɑːdɪɡl ˈprɒdɪɡl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
ولخرج، مسرف، اسراف‌آور، متلف، پر‌تجمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- don't be prodigal with your praise!
- در تعریف زیاده‌روی نکن!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prodigal

  1. adjective wasteful
    Synonyms: dissipated, excessive, extravagant, immoderate, improvident, intemperate, lavish, profligate, reckless, spendthrift, squandering, wanton
    Antonyms: careful, thrifty
  2. adjective luxurious, profuse
    Synonyms: abundant, bounteous, bountiful, copious, exuberant, lavish, lush, luxuriant, moneyed, munificent, opulent, riotous, sumptuous, superabundant, teeming
    Antonyms: modest, poor
  3. noun person who spends a lot
    Synonyms: big spender, compulsive shopper, deep pockets, dissipator, high roller, profligate, spender, spendthrift, sport, squanderer, waster, wastrel

ارجاع به لغت prodigal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prodigal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prodigal

لغات نزدیک prodigal

پیشنهاد بهبود معانی