امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pull Over

    pʊl ˈoʊ.vɚ pʊl ˈəʊ.və
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun) و صفت (pullover :(adjective

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb verb - intransitive verb - transitive B2
    کنار زدن، کنار بردن (ماشین و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The taxi driver pulled over to let the passenger out.
    - راننده‌ی تاکسی کنار زد تا مسافر پیاده شود.
    - The police officer signaled for the car to pull over.
    - افسر پلیس علامت داد که ماشین کنار برود.
    noun countable
    انگلیسی بریتانیایی پوشاک پلیور (نوعی لباس بافتنی جلوبسته)
    - I need to buy a new pullover.
    - باید پلیور جدیدی بخرم.
    - The pullover kept her warm during the winter months.
    - پلیور او را در ماه‌های زمستان گرم نگه می‌داشت.
    adjective
    پوشاک (لباسی که) از سر پوشیده می‌شود
    - The pullover hoodie
    - هودی‌ای که از سر پوشیده می‌شود
    - His pullover jacket
    - ژاکت او که از سر پوشیده می‌شود
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت pull over

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pull over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pull-over

    لغات نزدیک pull over

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی