امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quizzical

ˈkwɪzɪkl ˈkwɪzɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more quizzical
  • صفت عالی:

    most quizzical

معنی و نمونه‌جمله

adjective
عجیب و غریب، شوخ، مبهوت، مات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a quizzical look
- نگاه پرسش‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quizzical

  1. adjective appearing confused or curious
    Synonyms: amusing, aporetic, arch, bantering, derisive, disbelieving, eccentric, incredulous, inquiring, inquisitive, mocking, odd, probing, quaint, queer, questioning, sardonic, searching, show-me, skeptical, supercilious, suspicious, teasing, unbelieving, unusual
    Antonyms: certain, understanding

ارجاع به لغت quizzical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quizzical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quizzical

لغات نزدیک quizzical

پیشنهاد بهبود معانی