امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Radically

    ˈrædɪkli ˈrædɪkli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb C1
    به‌طور ریشه‌ای یا بنیادی یا بنیانی، اساساً، اصلاً، به‌طور اساسی، اصولاً، از ریشه، از بیخ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The Romance languages are radically from Latin.
    - ریشه‌ی زبان‌های رمانس از لاتین است.
    - A civilization radically different form our own.
    - تمدنی که اساساً با تمدن ما فرق دارد.
    - I am radically opposed to your ideas but will defend your freedom of expression.
    - من اساساً با عقاید شما مخالفم؛ ولی از آزادی بیان شما دفاع خواهم کرد.
    adverb
    بنیادگرایانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد radically

    1. adjective Completely
      Synonyms: wholly, thoroughly, entirely
    2. adjective Originally
      Synonyms: basically, fundamentally, primitively, firstly

    لغات هم‌خانواده radically

    ارجاع به لغت radically

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «radically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radically

    لغات نزدیک radically

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی