امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rarefy

ˈrerəfaɪ ˈreərɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rarified
  • شکل سوم:

    rarified
  • سوم‌شخص مفرد:

    rarifies
  • وجه وصفی حال:

    rarifying

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
( rarify ) رقیق کردن، منبسط کردن، تصفیه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the rarefied mountain air
- هوای رقیق کوهستان
- a rarefied sense of humor
- شوخ‌طبعی تهذیب‌شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rarefy

  1. verb To become diffuse
    Synonyms: attenuate, sublimate, thin, subtilize

ارجاع به لغت rarefy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rarefy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rarefy

لغات نزدیک rarefy

پیشنهاد بهبود معانی