امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Rarify

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      rarified

    • شکل سوم:

      rarified

    • سوم‌شخص مفرد:

      rarifies

    • وجه وصفی حال:

      rarifying

    معنی

    ( rarefy ) رقیق کردن، منبسط کردن، تصفیه کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد rarify

    1. verb Make more complex, intricate, or richer
      Synonyms: complicate, refine, elaborate

    ارجاع به لغت rarify

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rarify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rarify

    لغات نزدیک rarify

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return