امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recliner

rɪˈklaɪnər rɪˈklaɪnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
برآسوده، لم داده، لمیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
صندلی دارای پشتی متحرک، صندلی لمیدنی (reclining chair هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recliner

  1. noun An armchair whose back can be lowered and foot can be raised to allow the sitter to recline in it
    Synonyms: reclining chair, lounger

ارجاع به لغت recliner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recliner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recliner

لغات نزدیک recliner

پیشنهاد بهبود معانی