امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rejection

rɪˈdʒekʃn rɪˈdʒekʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rejections

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
رد، عدم پذیرش، مردود‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- What are the reasons for his rejection of the theory?
- رد نظریه‌ی او چه دلایلی دارد؟
- They sent me a rejection letter.
- آن‌ها نامه‌ی عدم پذیرش برایم فرستادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rejection

  1. noun denial, refusal
    Synonyms: bounce, brush-off, cold shoulder, disallowance, dismissal, elimination, exclusion, hard time, kick in teeth, nix, no dice, no go, nothing doing, no way, pass, rebuff, renunciation, repudiation, slap in the face, thumbs down, turndown, veto
    Antonyms: acceptance, allowance, approval, choice, ratification, sanction

لغات هم‌خانواده rejection

ارجاع به لغت rejection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rejection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rejection

لغات نزدیک rejection

پیشنهاد بهبود معانی