امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Reliability

    riˌlaɪəˈbɪləti rɪˌlaɪəˈbɪlɪti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      reliabilities

    معنی‌ها

    noun C1
    قابلیت اطمینان، اعتبار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun
    قابلیت اعتماد، اعتبار
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد reliability

    1. noun The quality of being dependable or reliable
      Synonyms: dependability, trustworthiness, constancy, loyalty, faithfulness, sincerity, devotion, honesty, authenticity, steadfastness, fidelity, safety, security, dependableness, trustability, reliableness
      Antonyms: unreliability

    لغات هم‌خانواده reliability

    ارجاع به لغت reliability

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reliability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reliability

    لغات نزدیک reliability

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل