امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reputed

rɪˈpjuːtɪd rɪˈpjuːtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    reputes
  • وجه وصفی حال:

    reputing

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb
مشهور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the reputed owner of that garden
- کسی که گفته می‌شود صاحب آن باغ است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reputed

  1. adjective believed
    Synonyms: accounted, alleged, assumed, conjectural, considered, deemed, estimated, gossiped, held, hypothetical, ostensible, putative, reckoned, regarded, reported, rumored, said, seeming, supposed, suppositional, suppositious, supposititious, suppositive, suppository, thought
    Antonyms: actual, real, true

لغات هم‌خانواده reputed

ارجاع به لغت reputed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reputed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reputed

لغات نزدیک reputed

پیشنهاد بهبود معانی