امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Richard

    ˈrɪtʃərd ˈrɪtʃəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    ریچارد (نام سه پادشاه انگلستان)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Richard was known for his leadership and valor.
    - ریچارد به‌خاطر رهبری و شجاعتش معروف بود.
    - The history book detailed the reign of King Richard.
    - کتاب تاریخ به جزئیات سلطنت شاه ریچارد پرداخته است.
    noun
    ریچارد (اسم خاص مذکر)
    - Richard is my colleague.
    - ریچارد همکار من است.
    - Richard is the CEO of the company.
    - ریچارد مدیرعامل این شرکت است.
    - Richard's dog is incredibly cute.
    - سگ ریچارد فوق‌العاده بامزه است.
    - My cousin's name is Richard.
    - اسم پسرعموی من ریچارد است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت Richard

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Richard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/richard

    لغات نزدیک Richard

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی