امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Roily

American: ˈrɔɪliː British: ˈrɔɪlɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(درمورد مایع) پر از ذرات رسوبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roily

  1. adjective Having sediment or foreign particles stirred up or suspended
    Synonyms: turbid, muddy, murky, cloudy, roiled, mucky
  2. adjective Violently disturbed or agitated, as by storms
    Synonyms: roiled, turbulent, dirty, heavy, raging, rough, rugged, stormy, churning, tempestuous, tumultuous, ugly, roiling, violent, wild

ارجاع به لغت roily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roily

لغات نزدیک roily

پیشنهاد بهبود معانی