امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rough Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
کتک زدن، صدمه زدن، حمله کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The prisoner claimed that he was roughed up by the guards.
- زندانی ادعا کرد نگهبا‌ن‌ها او را کتک زده‌اند.
- Who roughed this guy up in the parking lot?
- چه کسی این آقا را در پارکینگ کتک زده است؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rough up

  1. verb handle harshly
    Synonyms: abuse, bash, batter, beat up, hit, knock about, knock around, maltreat, manhandle, mishandle, mistreat, roughen, roughhouse, slap around, thrash
    Antonyms: aid, help, protect

ارجاع به لغت rough up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rough up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rough-up

لغات نزدیک rough up

پیشنهاد بهبود معانی