امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sag

sæɡ sæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sagged
  • شکل سوم:

    sagged
  • سوم‌شخص مفرد:

    sags
  • وجه وصفی حال:

    sagging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
خم شدن، فرو نشستن، از وسط خم شدن، آویزان شدن،صعیف شدن، شکم دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The ceiling is sagging.
- سقف شکم داده است.
- A thin wooden shelf sags easily.
- طاقچه‌ی چوبی نازک زود شکم می‌دهد.
- As a result of the rain, one side of the curtain has sagged.
- یک طرف پرده در اثر باران کیس کرده است.
- sagging
- فروهشته
- When he saw the tiger, his knees sagged.
- وقتی پلنگ را دید زانوهایش سست شد.
- When we get old, our skin sags.
- وقتی پیر می‌شویم، پوست بدن ما شل می‌شود.
- One of the pillars of the bridge has sagged.
- یکی از پایه‌های پل نشست کرده است.
- sagging spirits
- روحیه‌ی درحال نزول
- The price of petroleum has sagged in world markets.
- بهای نفت در بازارهای جهانی افت کرده است.
- sag to leeward
- در مسیر باد حرکت کردن
- There is too much sag in this bed.
- شکم دادگی این تختخواب زیاد است.
- the sudden sag in prices
- افت ناگهانی قیمت‌ها
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sag

  1. noun drop, decline
    Synonyms: basin, cant, concavity, depression, dip, distortion, downslide, downswing, downtrend, downturn, droop, fall, fall-off, hollow, list, settling, sink, sinkage, sinkhole, sinking, slant, slip, slump, tilt
    Antonyms: increase, rise
  2. verb droop
    Synonyms: bag, bend, bow, bulge, cave in, curve, dangle, decline, dip, drop, drop off, fail, fall, fall away, fall off, flag, flap, flop, give way, hang, hang down, languish, lean, settle, sink, slide, slip, slump, swag, wilt
    Antonyms: bulge, draw up, tighten

ارجاع به لغت sag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sag

لغات نزدیک sag

پیشنهاد بهبود معانی