معنی sapless به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈsæpləs ˈsæpləs

معنی

بی‌شیره، بی‌نیرو، بی‌مزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sapless

adjective Dry

Synonyms: dry, shriveled, withered, devitalized, dehydrated, lazy, decayed, spineless
adjective Insipid

Synonyms: weak, spineless, ineffectual, decrepit, debile, lazy, feeble, infirm, rickety, weakly

ارجاع به لغت sapless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «sapless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sapless

لغات نزدیک sapless

- sapient
- sapiential
- sapless
- sapling
- sapodilla

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return