شکل جمع:
seasتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دریاچهی جلیل
دریای جلیل
1- در دریای آزاد 2- گیج، سردرگم
در آن سوی دریا(ها)، در ماورای بحار
در کنار دریا، در کرانه
با کشتی حرکت کردن، (کشتی) به دریا رفتن
هفت دریا، همهی دریاها
دریای کرت (در شمال جزیرهی کرت)
1- در دریای آزاد 2- گیج، سردرگم
از راه کار در کشتی امرار معاش کردن، ملوانی کردن
1- ملوان شدن 2- سوار کشتی شدن، مسافرت دریایی کردن
between the devil and the deep blue sea
گیر افتادن بین بد و بدتر، نه راه پس و نه راه پیش داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sea» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sea