امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Section

ˈsekʃn ˈsekʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sectioned
  • شکل سوم:

    sectioned
  • سوم‌شخص مفرد:

    sections
  • وجه وصفی حال:

    sectioning
  • شکل جمع:

    sections

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
مقطع، بخش، برش، قسمت، قطعه، دسته، گروه، دایره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a section of this law
- بخشی از این قانون
- in various sections of the U.S.
- در نواحی مختلف ایالات متحده
- Each chapter of this book is divided into ten sections.
- هر فصل این کتاب به ده بخش تقسیم شده است.
- Caesarean section
- بخش سزارین
- an orange section
- یک پر پرتقال
- a section of melon
- یک قاچ خربزه
- chop the stalks into small sections!
- ساقه‌ها را به قطعات کوچک ببر!
- a newspaper's sports section
- بخش ورزشی روزنامه
- the commercial section of the French Embassy
- بخش بازرگانی سفارت فرانسه
- a bookcase in five sections
- قفسه‌ی کتاب که دارای پنج قسمت است
- the string instrument section
- گروه نوازندگان سازهای زهی
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
قسمت قسمت کردن، برش دادن، بخش کردن
- to section a plant stem for examination
- برای بررسی ساقه‌ی گیاه را به‌صورت مقطع بریدن
- Pari sectioned the watermelon.
- پری هندوانه را قاچ کرد.
verb - intransitive
بخش شدن، قسمت شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد section

  1. noun division, portion
    Synonyms: area, belt, bite, branch, category, chunk, classification, component, cross section, cut, department, district, drag, end, field, fraction, fragment, hunk, installment, locality, lump, member, moiety, parcel, part, passage, piece, precinct, quarter, region, sample, sector, segment, share, slice, slot, sphere, split, subdivision, territory, tier, tract, vicinity, zone
    Antonyms: whole

لغات هم‌خانواده section

  • noun
    section
  • adjective
    sectional
  • verb - transitive
    section

ارجاع به لغت section

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «section» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/section

لغات نزدیک section

پیشنهاد بهبود معانی