امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sedition

sɪˈdɪʃn sɪˈdɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
آشوب، فتنه، فاسد، شورش، اغتشاش، فتنه‌جویی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sedition

  1. noun rebellion
    Synonyms: agitation, defiance, disobedience, dissent, insubordination, insurgence, insurgency, insurrection, mutiny, revolt, revolution, treason, uprising

ارجاع به لغت sedition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sedition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sedition

لغات نزدیک sedition

پیشنهاد بهبود معانی