معنی semiarid به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌsɛmaɪˈærɪd ˌsɛmiˈærɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(اقلیم) نیمه‌خشک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The semiarid region experiences frequent droughts and limited rainfall.

- منطقه‌ی نیمه‌خشک، خشک‌سالی‌های مکرر و بارندگی محدود را تجربه می‌کند.

- The semiarid climate in the region makes farming a challenge.

- آب‌وهوای نیمه‌خشک، این منطقه‌ی کشاورزی را به یک چالش تبدیل می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت semiarid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «semiarid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/semiarid

لغات نزدیک semiarid

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی