امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Semiautomatic

    ˌsemiˌɒtəˈmætɪk ˌsemiˌɒtəˈmætɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    نیمه‌خودکار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد semiautomatic

    1. noun A pistol that is a semiautomatic firearm capable of loading and firing continuously
      Synonyms: semiautomatic pistol
    2. adjective (of firearms) capable of automatic loading and firing continuously
      Synonyms: autoloading, self-loading

    ارجاع به لغت semiautomatic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «semiautomatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/semiautomatic

    لغات نزدیک semiautomatic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel