امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sesquipedalian

    ˌseskwɪpɪˈdeɪlɪən ˌseskwɪpɪˈdeɪlɪən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    طولانی‌نویسی، بلندواژه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - As a writer, I try to avoid being a sesquipedalian and instead aim for clear and concise language.
    - به‌عنوان یک نویسنده، سعی می‌کنم از طولانی‌نویسی پرهیز کنم و در عوض به زبانی واضح و مختصر بپردازم.
    - The professor's lectures were often criticized for their sesquipedalian nature, making it difficult for students to understand the material.
    - سخنرانی‌های استاد اغلب به‌دلیل ماهیت طولانی نویسی‌شان مورد انتقاد قرار می‌گرفت و درک مطالب را برای دانشجویان دشوار می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sesquipedalian

    1. adjective Having many syllables
      Synonyms: long, polysyllabic, sesquipedal
    2. noun A very long word (a foot and a half long)
      Synonyms: sesquipedalia

    ارجاع به لغت sesquipedalian

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sesquipedalian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sesquipedalian

    لغات نزدیک sesquipedalian

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار