معنی sessile به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈsesɪl ˈsesaɪl

معنی و نمونه‌جمله

گیاه‌شناسی چسبیده، بی‌ساقه، بی‌پایه

لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- a sessile leaf

- برگ بی‌ساقه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sessile

adjective Attached directly by the base; not having an intervening stalk

Synonyms: stalkless

Antonyms: pedunculate, vagile
adjective Permanently attached to a substrate; not free to move about

Antonyms: vagile

ارجاع به لغت sessile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «sessile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sessile

لغات نزدیک sessile

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار