امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sett

set set
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
سوراخی در زمین که اغلب دارای چندین گذرگاه و ورودی‌های مختلف است که در آن یک گورکن یا خانواده‌ای از گورکن‌ها زندگی می‌کنند، قطعه‌سنگ، بلوک سنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sett

  1. noun Rectangular paving stone with curved top; once used to make roads
    Synonyms: cobble, cobblestone

ارجاع به لغت sett

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sett» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sett

لغات نزدیک sett

پیشنهاد بهبود معانی