امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Settee

seˈtiː seˈtiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نیمکت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد settee

  1. noun A long wooden bench with a back
    Synonyms: couch, sofa, divan, settle

ارجاع به لغت settee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «settee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/settee

لغات نزدیک settee

پیشنهاد بهبود معانی