امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Severally

    ˈsevrəli ˈsevrəli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adverb
    جدا از هم، به‌طور مجزا، جداجدا، جداگانه، سواسوا، منفردا، تک تک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد severally

    1. adjective Solely
      Synonyms: exclusively, alone
    2. adverb In the order given
      Synonyms: respectively, individually, separately, singly, manifoldly, one-by-one, on an individual basis, independently, multifariously

    ارجاع به لغت severally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «severally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/severally

    لغات نزدیک severally

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return