امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shale

ʃeɪl ʃeɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سنگ رست، پوست، پوشش، صدف، سنگ نفت‌زا، صدف کندن، شوره سر، پولک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shale

  1. noun A kind of fine-grained, thinly bedded sedimentary rock formed largely by the hardening of clay: it splits easily into thin layers
    Synonyms: rock, schistous clay, clay, silt rock, sedimentary-rock, sediment, slate

ارجاع به لغت shale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shale

لغات نزدیک shale

پیشنهاد بهبود معانی