امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shingle

ˈʃɪŋɡl ˈʃɪŋɡl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
توفال، تخته‌کوبی، توفال چوبی یا سیمانی و غیره، توفال‌کوبی کردن، (مجازاً) پوشاندن، موی سر را از ته زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Shingled roofs last longer than asphalted ones.
- بام‌های بام‌پوش‌دار از بام‌های آسفالت‌شده بادوام‌ترند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shingle

  1. verb To sever
    Synonyms: shear, decrease, trim
  2. noun Building material used as siding or roofing
    Synonyms: shake

ارجاع به لغت shingle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shingle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shingle

لغات نزدیک shingle

پیشنهاد بهبود معانی