امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Similarly

    ˈsɪmələrli ˈsɪmələli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more similarly

    • صفت عالی:

      most similarly

    معنی‌ها

    adverb C1
    مشابهاً، متشابهاً، یکجور، همانند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    adverb
    همچنین، همین‌طور
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد similarly

    1. adverb In like or similar manner; ; - Samuel Johnson
      Synonyms: likewise, also, equally, thus
    2. adjective
      Synonyms: thus, furthermore, in a like manner, correspondingly, by-the-same-token, in like fashion, in-addition, then, as-well, too

    لغات هم‌خانواده similarly

    ارجاع به لغت similarly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «similarly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/similarly

    لغات نزدیک similarly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی