امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Simply

ˈsɪmpli ˈsɪmpli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more simply
  • صفت عالی:

    most simply

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
به‌ سادگی، واقعاً، حقیقتاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- to live simply
- با سادگی زندگی کردن
- He acted so simply and so wisely that everyone admired him.
- او آن‌قدر با سادگی و عاقلانه عمل کرد که همه او را تحسین کردند.
- I hate glasses, I wear them simply because I have to.
- من از عینک بیزارم؛ ولی چون مجبورم آن را می‌زنم.
- simply to say goodbye
- فقط برای خداحافظی
- I was simply furious.
- کاملاً خشمناک بودم.
- It's simply beautiful.
- واقعا زیباست.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد simply

  1. adverb plainly, clearly
    Synonyms: artlessly, candidly, commonly, directly, easily, frankly, guilelessly, honestly, ingenuously, intelligibly, matter-of-factly, modestly, naturally, openly, ordinarily, quietly, sincerely, straightforwardly, unaffectedly, unpretentiously, without any elaboration
    Antonyms: difficultly
  2. adverb merely
    Synonyms: barely, but, just, only, purely, solely, utterly
  3. adverb absolutely, completely
    Synonyms: in fact, altogether, really, totally, unreservedly, utterly, wholly
    Antonyms: incompletely, indefinitely

لغات هم‌خانواده simply

ارجاع به لغت simply

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simply» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/simply

لغات نزدیک simply

پیشنهاد بهبود معانی