امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Skinner

ˈskɪnər ˈskɪnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پوست‌فروش، پوست‌کن، گول‌زن، قاطرچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skinner

  1. noun United States actress noted for her one-woman shows (1901-1979)
    Synonyms: Otis Skinner, cornelia otis skinner
  2. noun United States psychologist and a leading proponent of behaviorism (1904-1990)
    Synonyms: Fred Skinner, B. F. Skinner, burrhus frederic skinner
  3. noun A worker who drives mules
    Synonyms: muleteer, mule-skinner, mule driver

ارجاع به لغت skinner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skinner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skinner

لغات نزدیک skinner

پیشنهاد بهبود معانی