امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snuck

snʌk snʌk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    snuck
  • شکل سوم:

    snuck
  • سوم‌شخص مفرد:

    sneaks
  • وجه وصفی حال:

    sneaking

معنی‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive
زمان گذشته ساده فعل Sneak

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun verb - transitive verb - intransitive
قسمت سوم فعل Sneak
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snuck

  1. verb Pass on stealthily
    Synonyms: stolen, skulked, snaked, slipped, prowled, pussyfooted, lurked, crept, wormed, moused, snooped, deceived, slidden, slithered, deluded, cheated, crawled, hidden, glided, cowered, ambushed
  2. verb Make off with belongings of others
    Synonyms: lifted, filched, hooked, swiped, abstracted, pinched, purloined, pilfered

ارجاع به لغت snuck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snuck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snuck

لغات نزدیک snuck

پیشنهاد بهبود معانی