امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sold

soʊld səʊld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    sell
  • شکل سوم:

    sold
  • سوم‌شخص مفرد:

    sells
  • وجه وصفی حال:

    selling

معنی‌ها

adjective adverb
زمان گذشته ساده فعل Sell

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
adjective adverb
قسمت سوم فعل Sell
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sold

  1. adjective Sold out
    Synonyms: disposed of, bargained for, gone, taken
  2. adjective Convinced
    Synonyms: impressed, persuaded, convinced, gone, taken with, pleased
    Antonyms: unsold
  3. verb Deliver to an enemy by treachery
    Synonyms: failed, persuaded, induced, gotten, betrayed, convinced, brought, violated
    Antonyms: bought
  4. verb Do business; offer for sale as for one's livelihood
    Synonyms: retailed, exchanged, traded, peddled, bargained, merchandised, bartered, vended, hawked, unloaded, transferred, contracted, supplied, auctioned, dealt, marketed, stocked, pushed, persuaded, negotiated, merchanted, hustled, fetched, dumped, disposed, delivered, convinced, cheated, handled, betrayed
    Antonyms: gotten, obtained, bought

ارجاع به لغت sold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sold

لغات نزدیک sold

پیشنهاد بهبود معانی