امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Speechless

    ˈspiːtʃləs ˈspiːtʃləs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    صامت، لال، گنگ ( gong )

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - a speechless animal
    - حیوان زبان‌بسته
    - speechless horror
    - وحشت وصف‌ناپذیر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد speechless

    1. adjective without ability to talk
      Synonyms: aghast, amazed, aphonic, astounded, buttoned up, clammed up, close-mouthed, cool, cool as cucumber, dazed, dumb, dumbfounded, dumbstruck, inarticulate, mum, mute, not saying boo, reserved, shocked, silent, taciturn, thunderstruck, tight-lipped, tongue-tied, uncommunicative, unflappable, voiceless, wordless
      Antonyms: articulate, communicative, responsive

    لغات هم‌خانواده speechless

    ارجاع به لغت speechless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «speechless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/speechless

    لغات نزدیک speechless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند