امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sputum

ˈspjuːtəm ˈspjuːtəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تف، بزاق، خلط سینه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sputum

  1. noun Expectorated matter; saliva mixed with discharges from the respiratory passages; in ancient and medieval physiology it was believed to cause sluggishness
    Synonyms: phlegm

ارجاع به لغت sputum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sputum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sputum

لغات نزدیک sputum

پیشنهاد بهبود معانی