امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stab Someone In The Back

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
از پشت به کسی خنجر زدن، به اعتماد کسی خیانت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- When she revealed her brother's secret, it felt like she had stabbed him in the back.
- وقتی راز برادرش را فاش کرد، احساس کرد که به اعتماد او خیانت است.
- I never expected my closest friend to stab me in the back by spreading rumors.
- هرگز انتظار نداشتم که نزدیک‌ترین دوستم با شایعه‌پراکنی، از پشت به من خنجر بزند.
- I learned the hard way that some people will stab you in the back just to get ahead.
- به بهای گزافی آموختم که برخی از مردم به تو خیانت می‌کنند تا خودشان پیش بیفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stab someone in the back

  1. idiom attack unsuspecting person, to do something harmful to someone who trusted you
    Synonyms: abandon, backstab, be disloyal, be unfaithful, betray, break promise, commit treason, cross, deceive, double-cross, doublecross, finger, go back on, inform on, play Judas, sell down the river, sell down the river, sell out, trick, turn in, turn informer, turn traitor

ارجاع به لغت stab someone in the back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stab someone in the back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stab-in-the-back

لغات نزدیک stab someone in the back

پیشنهاد بهبود معانی