امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Status Quo

    ˈstætəsˈkwoʊ ˈsteɪtəsˈkwəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      status quos

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    لاتین وضعیت موجود، وضع کنونی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The status quo in the industry is being challenged by new companies entering the market.
    - وضعیت موجود در صنعت با ورود شرکت‌های جدید به بازار به چالش کشیده شده است.
    - The company is trying to maintain the status quo by keeping its current policies in place.
    - این شرکت تلاش می‌کند تا با حفظ سیاست‌های فعلی خود، وضع کنونی را حفظ کند.
    - The company's management team is reluctant to make any changes to the status quo, fearing potential disruptions to the current workflow.
    - تیم مدیریتی این شرکت از ترس بروز اختلالات احتمالی در روند فعلی، به ایجاد تغییر در وضعیت موجود تمایل ندارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد status quo

    1. noun current situation
      Synonyms: circumstances, existing condition, existing conditions, how things stand, no change, parameters, present state of affairs, situation, size of it, standing, state, state of affairs, status, status in quo, usual

    ارجاع به لغت status quo

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «status quo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/status-quo

    لغات نزدیک status quo

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند