امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stressful

ˈstresfl ˈstresfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more stressful
  • صفت عالی:

    most stressful

معنی

adjective B1
پرتنش، پرفشار، پردغدغه، پر از پریشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stressful

  1. adjective Extremely irritating to the nerves
    Synonyms: nerve-racking, nerve-wracking, trying

لغات هم‌خانواده stressful

ارجاع به لغت stressful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stressful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stressful

لغات نزدیک stressful

پیشنهاد بهبود معانی