امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Submersible

səbˈmɜrːsəbl səbˈmɜːsəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
قابل فرورفتن یا فرو بردن در زیر آب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد submersible

  1. noun A warship designed to operate under water
    Synonyms: submersible warship
    Antonyms: surface-ship
  2. adjective Capable of being immersed in water or functioning while submerged
    Synonyms: submergible
    Antonyms: nonsubmersible

ارجاع به لغت submersible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «submersible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/submersible

لغات نزدیک submersible

پیشنهاد بهبود معانی