امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Suggestiveness

    səˈd͡ʒɛst.ɪv.nəs səˈd͡ʒɛst.ɪvnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    اشاره‌گری، اغواگری، وسوسه‌انگیزی (جنسی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The suggestiveness of her dance moves left the audience captivated.
    - وسوسه‌انگیزی حرکات رقصش تماشاگران را مجذوب خود کرد.
    - The photographer captured the suggestiveness of the model's poses.
    - عکاس اشاره‌گری ژست‌های این مدل را به تصویر کشیده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد suggestiveness

    1. noun The quality or condition of being sensual
      Synonyms: sensuality, sexiness, sexuality, voluptuousness

    لغات هم‌خانواده suggestiveness

    ارجاع به لغت suggestiveness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suggestiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suggestiveness

    لغات نزدیک suggestiveness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار