امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Supersensory

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( supersensible =) مافوق احساس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد supersensory

  1. adjective Existing only in the mind
    Synonyms: extrasensory, telepathic, psychic

ارجاع به لغت supersensory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supersensory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supersensory

لغات نزدیک supersensory

پیشنهاد بهبود معانی