امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Surpassing

sərˈpæsɪŋ səˈpɑːsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    surpassed
  • شکل سوم:

    surpassed
  • سوم‌شخص مفرد:

    surpasses

معنی‌ها

adjective adverb
عالی، فوق‌العاده، برجسته، رجحان‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective adverb
(قدیمی) بسیار، خیلی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surpassing

  1. verb Distinguish oneself
    Synonyms: top, beating, transcending, passing, excelling, outstripping, outdoing, trumping, surmounting, exceeding, preponderating, overstepping, overshadowing, bettering, outranking, outmatching, outperforming, outliving, besting, eclipsing, capping
  2. adjective Far beyond what is usual in magnitude or degree
    Synonyms: exceeding, excelling, transcendent, exceptional, dominant, olympian, prodigious
  3. verb Be greater in scope or size than some standard
    Synonyms: transcending, exceeding, outperforming, surmounting, overstepping, bettering, overrunning, outdoing, overreaching, outmatching, outstripping
    Antonyms: losing, failing

ارجاع به لغت surpassing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surpassing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/surpassing

لغات نزدیک surpassing

پیشنهاد بهبود معانی