امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tactful

ˈtæktfl ˈtæktfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
مدبرانه، سنجیده، معقول، با تدبیر، با درایت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The CEO's tactful skill in negotiations was crucial in securing partnerships and expanding the company's reach.
- مهارت مدبرانه‌ی مدیرعامل در انجام مذاکرات برای تضمین مشارکت و گسترش دامنه‌ی شرکت بسیار مهم بود.
- I appreciate your tactful feedback on my presentation; it was helpful and constructive.
- از بازخورد سنجیده‌ی شما در مورد ارائه‌ام قدردانی می‌کنم؛ مفید و سازنده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tactful

  1. adjective thoughtful, careful
    Synonyms: adroit, aware, cautious, civil, considerate, courteous, deft, delicate, diplomatic, discreet, gentle, judicious, observant, perceptive, poised, polished, polite, politic, prudent, sensitive, skilled, skillful, suave, subtle, sympathetic, tactical, understanding, urbane, wise
    Antonyms: careless, indiscreet, tactless, unthoughtful

ارجاع به لغت tactful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tactful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tactful

لغات نزدیک tactful

پیشنهاد بهبود معانی