امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tearful

ˈtɪrfl ˈtɪəfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
اشک‌بار، گریان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a tearful story
- داستان گریه‌آور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tearful

  1. adjective crying, very upset
    Synonyms: bawling, blubbering, blubbery, distressed, dolorous, in tears, lachrymose, lamentable, lamenting, moist, mournful, pathetic, pitiable, pitiful, poignant, sad, sniveling, sobbing, sorrowful, teary, watery, weeping, weepy, wet, whimpering, woeful
    Antonyms: cheerful, happy

لغات هم‌خانواده tearful

ارجاع به لغت tearful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tearful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tearful

لغات نزدیک tearful

پیشنهاد بهبود معانی