امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Throaty

    ˈθroʊt̬i ˈθrəʊti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    دارای گلوی بزرگ، دارای صدای گرفته و خشن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Aghdas' throaty voice
    - صدای جوهردار اقدس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد throaty

    1. adjective
      Synonyms: hoarse, guttural, husky, deep, raspy, gravelly, gruff, roupy, scratchy

    ارجاع به لغت throaty

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «throaty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/throaty

    لغات نزدیک throaty

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی