ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Toward

təˈwɔːrd təˈwɔːd təˈwɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • plural adjective preposition B1
    آینده، روی، به‌سوی، به‌طرف، نسبت به، درباره، نزدیک به، مقارن، در راه، برای
    • - Her back was toward me.
    • - پشت او به طرف من بود.
    • - He was driving toward town.
    • - به‌طرف شهر رانندگی می‌کرد.
    • - troops heading toward the front
    • - سربازانی که به‌طرف جبهه می‌رفتند
    • - He pulled the plate of rice toward himself.
    • - بشقاب پلو را به‌سوی خودش کشید.
    • - Parviz came towards me.
    • - پرویز به‌سوی من آمد.
    • - We are all striving towards a common goal.
    • - ما همگی در جهت هدف مشترکی کوشا هستیم.
    • - steps toward peace
    • - گام‌هایی به‌سوی صلح
    • - a tendency toward mischief
    • - تمایل به شیطنت
    • - pressure toward conformity
    • - فشار برای هم‌نواسازی
    • - a tendency toward socialism
    • - گرایش به سوسیالیسم
    • - Her attitude towards life is not good.
    • - نگرش او نسبت به زندگی خوب نیست.
    • - with malice toward none
    • - با بداندیشی نسبت به هیچ‌کس
    • - sensitive towards this medication
    • - دارای حساسیت نسبت به این دارو
    • - There were toward five hundred persons.
    • - نزدیک به پانصد نفر آنجا بودند.
    • - toward the dinner hour
    • - حدود وقت شام
    • - toward the end of the winter
    • - نزدیک به آخر زمستان
    • - one afternoon toward sundown
    • - یک روز بعدازظهر در حوالی غروب آفتاب
    • - The government was privy to what was toward.
    • - دولت از آنچه که درحال وقوع بود، اطلاع داشت.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد toward

  1. preposition on the way to; near
    Synonyms: against, almost, approaching, close to, coming up, contra, en route, facing, for, fronting, headed for, in relation to, in the direction of, in the vicinity, just before, moving, nearing, nearly, not quite, on the road to, over against, pointing to, proceeding, shortly before, to, via, vis-à-vis
  2. preposition concerning
    Synonyms: about, against, anent, apropos, as for, as to, for, in re, re, regarding, with regard to, with respect to

ارجاع به لغت toward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toward

لغات نزدیک toward

پیشنهاد بهبود معانی