امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Truculence

ˈtrʌkjʊləns ˈtrʌkjʊləns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
وحشی‌گری، سبعیت، خشونت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His truculence was evident in the way he spoke to his coworkers.
- خشونت او در شیوه‌ی صحبت کردنش با همکارانش آشکار بود.
- the truculence of the protesters
- وحشی‌گری معترضین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truculence

  1. noun Warlike or hostile attitude or nature
    Synonyms: bellicoseness, bellicosity, belligerence, belligerency, combativeness, contentiousness, hostility, militance, militancy, pugnaciousness, pugnacity, truculency
  2. noun The power or will to fight
    Synonyms: bellicoseness, bellicosity, belligerence, belligerency, combativeness, contentiousness, fight, pugnaciousness, pugnacity, truculency
  3. noun A cruel act or an instance of cruel behavior
    Synonyms: barbarity, bestiality, brutality, cruelty, inhumanity, savagery, truculency
  4. noun Obstreperous and defiant aggressiveness
    Synonyms: truculency

ارجاع به لغت truculence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truculence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truculence

لغات نزدیک truculence

پیشنهاد بهبود معانی