امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Truculent

ˈtrʌkjələnt ˈtrʌkjələnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وحشی، خشن، بی‌رحم، قصی‌القلب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- truculent criticism
- نقد بی‌رحمانه
- truculent and angry
- وحشی و عصبانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truculent

  1. adjective belligerent, hateful
    Synonyms: abusive, aggressive, antagonistic, bad-tempered, barbarous, bellicose, browbeating, brutal, bullying, caustic, combative, contentious, contumelious, cowing, cross, defiant, ferocious, fierce, frightening, harsh, hostile, inhuman, inhumane, intimidating, invective, mean, militant, mordacious, mordant, obstreperous, opprobrious, ornery, pugnacious, quarrelsome, rude, savage, scathing, scrappy, scurrilous, sharp, sullen, terrifying, terrorizing, trenchant, violent, vituperative, vituperous
    Antonyms: cooperative, gentle, mild, nice, tame

ارجاع به لغت truculent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truculent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truculent

لغات نزدیک truculent

پیشنهاد بهبود معانی