امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unalive

ˌʌnəˈlaɪv ˌʌnəˈlaɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مرده، بی‌جان، بی‌روح، بی‌حس، غیرزنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The artist painted a haunting scene of an unalive landscape.
- این هنرمند صحنه‌ای دل‌خراش از منظره‌ای بی‌روح را ترسیم کرد.
- The unalive plants in the garden needed to be replaced.
- گیاهان غیرزنده در باغ باید عوض شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unalive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unalive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unalive

لغات نزدیک unalive

پیشنهاد بهبود معانی