امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unassailable

ˌʌnəˈseɪləbl ˌʌnəˈseɪləbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
یورش‌ناپذیر، بی‌تردید، غیر‌قابل‌بحث، غیرقابل‌حمله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- her reputation is unassailable
- شهرت او حرف ندارد (قابل تردید نیست)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unassailable

  1. adjective Established beyond a doubt
    Synonyms: certain, impregnable, defended, incontestable, hard, not assailable, inarguable, incontrovertible, not subject to attack, indisputable, indubitable, untouchable, irrefutable, positive, sure, inviolable, undeniable, invulnerable, undisputable, unquestionable, secure, strong, unattackable
  2. adjective Without flaws or loopholes
    Synonyms: unshakable, watertight, bulletproof

ارجاع به لغت unassailable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unassailable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unassailable

لغات نزدیک unassailable

پیشنهاد بهبود معانی