امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unchanging

ʌnˈtʃeɪndʒɪŋ ʌnˈtʃeɪndʒɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ثابت، بدون‌تغییر، پایدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- unchanging beliefs
- عقاید ثابت
- After all, in an unchanging universe, what was there to observe?
- درنهایت در کهکشانی که بی‌تغییر است، چه چیزی برای مشاهده وجود دارد؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unchanging

  1. adjective constant, permanent
    Synonyms: abiding, changeless, consistent, continuing, enduring, equable, eternal, even, fixed, immutable, imperishable, invariable, lasting, perpetual, rigid, same, stabile, static, unchanged, unfading, unfailing, unfluctuating, uniform, unvarying
    Antonyms: changeable, changing, inconstant, intermittent, temporary

ارجاع به لغت unchanging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unchanging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unchanging

لغات نزدیک unchanging

پیشنهاد بهبود معانی